هیس... هنوز اتفاق نیفتاده

ایراد از من نیست ..

از کفشامه..

اونان که منو وسوسه میکنن تنهایی بزنم بیرون ..

وگرنه چی دیگ میتونه منو اینقدر دلتنگ خیابون یه شهر بکنه؟!!!

هیس... هنوز اتفاق نیفتاده...

سرفه هام مال هوای خاکستریه شهر نیست...

نفسم میگیره چون....

 بی هوا بیاد تو میفتم ....

 

هیس... هنوز اتفاق نیفتاده...

میدونم که تو اینجایی کنار حال من حالا داری حرفامو گوش میدی حواست هست از اون بالا .... میدونم که دلت خستست از این خاکو از این آدم میدونم که همه حرفت شده برگرد نرو بازم .... صداتو میشنوم هر بار وقتی لالایی میخونی نمیذاری زمین سردشه دورش خورشید میگردونی .... ولی بغضت نمیذاره صدات میلرزه اینبارم چرا گریت نمیگیره؟ میترسی بپره خوابم؟ .... همش کابوس تکراری دلم از بودنم سیره بیا من رو ببر اونجا بی تو خوابم نمیگیره .... بذار بیدارشم از دنیا من از این فاصله خستم نگو یکبارم عاشق شو چشم از دنیای تو بستم ... چرا دست بر نگردودنی از اونی که رو برگردوند؟ چرا پیشش میمونی تا شاید یه جا تو رو هم خوند؟ .... کلافم کرده این خوبیت منم مثل تو بی خوابم زمینت رو دیگه ول کن بیا بگذر از این آدم ... هیس... هنوز اتفاق نیفتاده...ادامه مطلب